محل تبلیغات شما

من همیشه از بچگی، اگه هم می خواستم کتاب داستانی بخونم، دلم می خواست داستانش واقعی باشه. داستان های واقعی اسرار عالم و سیستم تربیتی خدا رو اگه دقت کنی- بهت نشون میده و این خیلی برام جالبه.

داستان بسیار لطیف و جالب خانم یکو یامامورا رو از دست نده. دختری ژاپنی که با جوانی مومن به اسم اسدالله بابایی ازدواج کرد و بعد از مدتی به ایران اومد و تبدیل شد به یک زن مومن و مبارز و متعهد و در سخت ترین امتحان زندگی خودش، فرزندش رو در دفاع مقدس، تقدیم اسلام کرد.

کتاب مهاجر سرزمین آفتاب» نوشته ی حمیدحسام و مسعود امیرخانی داستان زندگی این بانوی ژاپنیه که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده.

خرید و قیمت کتاب مهاجر سرزمین آفتاب از غرفه کتاب یار | باسلام

هرچند در حین خوندن کتاب، تقریبا تو هر فصل از عمق قلبم می گفتم خوش به حالش، اما به نظرم قهرمان واقعی کتاب شوهر یکو بود، ینی آقای بابایی. یه مرد و یه شیعه ی واقعی به معنای واقعی کلمه. قطعا شیفته ی منش این مرد میشی.

زندگی این آقا چققققد مناسبه برای این که برادرا ازش الگو بگیرن. مثلا در مورد ازدواجش مث پسرمذهبی های الان نبود که دلش یه دختر مومن تمام و کمال بخواد! پسرایی که حتی حاضر نیستن با یه دختر کاملا محجبه، ولی غیرچادری ازدواج کنن، چه برسه به یه دختر خارجی! به یه رژ لب کمرنگ دختر گیر میدن و اونو غیرمذهبی خطاب می کنن! گیر میدن که نمیدونم چرا اهل روضه ی هفتگی نیست، چرا اهل پیاده روی اربعین نیس، چرا روسری صورتی می پوشه!!!!! در حالی که خودشون هزار تا ایراد دارن!

اسدالله بابایی یه تاجر ثروتمند اهل یزد بود که خیلی راحت می تونست با یه دختر مذهبی ایرانی ازدواج کنه.اما با دختری ازدواج کرد که حتی تا چند وقت بعد از ازدواج هم حجاب نداشت و هیچی از اسلام نمی دونست، هیچی!. و به گفته ی یکو حتی یه بار هم ازش نخواست که حجاب بپوشه یا نماز بخونه. اما اینقددددد وظایف شوهر بودنش رو به خوبی و با محبت انجام داد که از یه دختر بودایی یه مسلمون شیعه ی مومن و مبارز و انقلابی ساخت. به طوری که یکو حاضر شد حتی فرزندش رو تقدیم اسلام کنه و با ظرفیت هایی که به خاطر ژاپنی بودنش داشت، زحمت های زیادی برای اسلام و انقلاب کشید. خود آقای بابایی هم چون ثروتمند بود و با خیلی از خارجی ها رفیق بود، در زمان جنگ خیلی به دور زدن تحریم ها و تجهیز کردن جبهه ها کمک کرد.

همسرم برای آموزش هیچ کاری تعجیل نداشت؛ صبور بود و باحوصله. این شکیبایی در یاد دادن آداب و اعمال دین اسلام هم وجود داشت. سعی می کرد با صبوری و خونسردی و به تدریج، مرا با اسلام آشنا کند. برای من مهم تر از عقیده ی او، خود او و اعمال و رفتار و صداقتش بود. اصلا تمام محبت من برای پذیرش دین اسلام، او بود. او که هر چه زمان می گذشت، به شدت شیفته اش می شدم. مهربانی، ادب، تواضع، احترام و اظهار عشق به همسر در او موج می زد. من ترکیب این فضایل انسانی پسندیده را حاصل عمل به اسلام می دیدم و سپس مشتاق می شدم بیشتر و بیشتر از اسلام بشنوم و بیاموزم.»

تنها مادر ژاپنی شهید، خاطراتش را منتشر کرد +فیلم

خدا آقای بابایی و پسر شهیدش رو رحمت کنه و خانم یامامورا رو در پناه خودش سلامت حفظ کنه ان شاءالله. یادمه یه بار ایشونو توی دانشگاه دیدم از نزدیک؛ برای آموزش هنر اوریگامی دعوتش کرده بودن.

درباره یامامورا»، متفاوت‌ترین مادر شهید جنگ/ مهاجر سرزمین آفتاب» چگونه به  مقصد رسید؟- اخبار ادبیات و ن - اخبار فرهنگی تسنیم - Tasnim

خلاصه که مطالعه ی این کتاب شیرین رو که خیلی هم طرح جلد و اسمشو عالی انتخاب کردن- از دست نده.آریگاتو! 

مصیبتی به اسم غیبت

نشانه هایی از مهدی(عج)

روز جهانی شیر مادر

یه ,رو ,اسلام ,ی ,دختر ,هم ,یه دختر ,و با ,آقای بابایی ,مومن و ,چرا اهل

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

James's game وب سایت مقاله و تحقیق دانشگاهی فول تحلیلگر singgapasbubb Rexsport مطالب جالب و خواندنی bedgioflexre پاییز من تیم کیتز | طرح ها و اخبار لباس و پیراهن تیم ها آزادكیش