مرگ از من فرار می کند»
به نظرم بهترین اسمی بود که می شد برا اینکتاب حیرت انگیز انتخاب کرد.
خاطراتی از راویان مختلف در مورد شهید دکترمصطفی چمران. این اعجوبه ی عصر ما.
وقتی این کتاب رو می خوندم، در بهت شخصیت اینمرد غرق می شدم. و نمی فهمیدم تو چه زمان و مکانی هستم. شخصیتش اینننننقد سنگینهبرام که نمی تونستم بیش از ده، پونزده صفحه از این کتاب رو یهو بخونم. لازم بودیه دو سه ساعتی به فکرم استراحت بدم تا بتونه یکم هضمش کنه، بعد دوباره ادامه بدمخوندنو!!. حسی که از خوندن این کتاب پیدا کردم، حقیقتاً در قالب کلمات نمی گنجه.
آخ اگه زندگی چمران فیلم می شد. عجب فیلماکشنی می شد. ینی اصلاً اسم شخصیت ها و مکان ها رو که نگیا، مخاطب فک می کنهداره یه فیلم هالیوودی خفن می بینه. تا این حد اکشن. تا این حد پرتلاطم. تااین حد مخوف. تا این حد حیرت انگیز. تا این حد گیج کننده. تا این حد نفس گیر.
و جالب اینه که تو این فیلم اکشن، قطعاًچمران تبدیل خواهد شد به یه قهرمان نقش اول صدجون! که اصلاً تحت هیچ شرایطی نمیمیره!!! اصلاً میشه ازش بازی رایانه ای هم ساخت به خدا. چقد این پسربچه ها حالمیان باهاش. از بس اکشنه. با خوندن این کتاب تازه می فهمین جنگ چریکی ینی چی.
اسم این کتاب برگرفته از یکی از نوشته های دکتره که نوشته بود:
گاهی احساس می کنم که من به سوی مرگ می تازمو مرگ از من فرار می کند»
خوندن این کتاب رو به همه ی آزاده های جهانپیشنهاد می کنم.
در سالروز شهادتش، صلواتی هدیه کنیم به محضراین بزرگمرد عارف و واصل.
درباره این سایت